جاهل (اصول)جاهل، شخص غیر عالم به تکلیف است. ۱ - تعریفجاهل، در اصطلاح، مکلفی را میگویند که به تکلیف خود جهل داشته باشد. ۲ - منشا جهل به تکلیفممکن است منشا جهل به تکلیف یکی از موارد ذیل باشد: ۱. غفلت، که به چنین غافلی مکلف شانی میگویند؛ یعنی انسان بالغ، عاقل و قادری که تنها حالت التفات را ندارد و مادامی که غافل است، تکالیف در حق او فعلیت و تنجز ندارد. به اعتقاد شیعه، خداوند در حق مکلفان، چه عالم و چه جاهل، احکامی در واقع جعل نموده، ولی تنجز آن در حق آنان، بستگی به قدرت و علم آنان دارد. ۲. عدم دست رسی به دلیل قطعی بر حکم واقعی، که در این حال، خداوند امارات ظنی معتبر را در حق چنین کسی حجت قرار میدهد. ۳. عدم دست رسی به دلیل قطعی و اماره ظنی معتبر، که در چنین حالتی خداوند اصول عملی را در حق مکلف حجت قرار داده تا او را از حالت جهل و سرگردانی در عمل خارج نماید. ۳ - نکتهشارع در حق جاهل احکامی قرار داده که این احکام برای عالم وجود ندارد، از جمله این که: ۱. جاهل، صلاحیت آن را دارد که خداوند او را معذور بدارد، چنان که این امر از مفاد ادله برائت استفاده میشود، ولی عالم این صلاحیت را ندارد؛ ۲. جاهل، این صلاحیت را دارد که شارع در حق وی بدل، جعل کند و حکم ظاهری را در حق او به منزله واقع حساب نماید؛ بنابراین، شارع میتواند به او بگوید: تو به خبر واحد عمل کن، اگر مطابق واقع در آمد، فهوالمطلوب، وگر نه مؤدای خبر واحد، جای گزین حکم واقعی میشود، و یا بنابر مبنای مصلحت سلوکیه، مصلحتی معادل واقع به انسان داده میشود، ولی عالم، چنین حکمی را ندارد؛ ۳. جاهل، صلاحیت دارد برای او طریق، جعل شود، مثل این که خداوند به جاهل بگوید: حالا که راهی به واقع نداری، به این خبر واحد عمل کن و از این راه (بر مبنای طریقیت) برو، اگر مطابق واقع در آمد فهوالمطلوب، وگرنه، تو معذوری، ولی عالم این شایستگی را ندارد و باید به علم خودش عمل کند. [۱]
محمدی، علی، شرح رسائل، ج۳، ص۲۰۵.
[۲]
محمدی، علی، شرح رسائل، ج۱، ص (۱۸۶- ۱۸۵).
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «جاهل». |